00:00



کی فکرشو می کرد؟؟ 

حدوداً یه ماهه یه دوست جدید پیدا کردم 

اما اون فقط یه خرس عروسکیه:))

ولی. همه چی رو میدونه همه چیزهایی که تو این یک ماه

و حتی قبلش گذشت  درسته نمی تونه حرف بزنه

ولی خوب میشنوه .  اوت همیشه میخنده مثل 

من چند سال پیش:)))))


 

 

دوست ندارم داخل جامعه باشم! 

اما نمی خوامم  تنها باشم.

افکارم مثل افکار شیطان سیاه شده:)

دردهام از حرفای دیگران منشا میگیره،سکوت من در این اجتماع حرف های زیادی داره.

میتونم خودمو حبس کنم داخل لونه ای که هیچ کس درش رو باز نمیکنه.

می تونم خودم رو مثل اونا کنم 

دروغ بگو؛ لبخند بزن با اینکه دوستش نداری 

طوری که اون میخواد لباس بپوش

طوری که اونا میخوان رفتار کن

تو عروسکی و میخوای من عروسک  رفتارت باشم

دردهام رو حس میکنی؟

میتونی لمسشون کنی؟ 

هر لحظه این نقاب ها بیشتر منو زجر میدن!

حس میکنم دنیای دنیایی هستم که متعلق به من نیست!

من یه انسانم؟

#خطاب به پاتریک

 


دختر بچه ۶ ساله بود که عاشق رنگ های دخترونه بود   . 

قرمز  و صورتی و  

اما الان چی ؟!

اون رنگا دیگه براش هیچ درخشش ندارن 

چرا ؟!

چون داره سرد میشه داره می شکنه. 

یکی از رویاهای اون زندگی کردن تو خونه این که تمام دیوارش از رنگ سیاه پر شده باشه ؛)

 


 

۱_وقتایی که ال ازم متنفر بود

۲_  وقتایی که تو فیلم نگاه کردن هم نصیحتم میکرد ولی خودش نمیخواد من چیزی بهش بگم:)

۳_ وقتایی که لوس حرف میزدم و بلاکم میکرد

۴_ وقتایی که زین شروع به نصیحت کردن میکرد

۵_ وقتایی که سانا شی سوال پیچم میکرد و من  باید بهش جواب میدادم

۶_ تفاهمایی که با اونی دارم

۷_ وقتایی که با تن حرف میزدیم لوس ترین آدما بودیم:)

۸_ وقتایی که بابام من رو در حال قر  دادن میدید

۹_ وقتایی که به بهونه دستشویی از خونه فرار میکردم:)

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

بهترین های Gta sa میر سپهر جنگ نرم (جنگ رسانه) نوشتن... * ما تا آخر ایستاده ایم * ملی و حرفهای دلش تلرن مرجع دانلود فایل سیاسی. فرهنگی و تفریحی